افاضه نامه-مطلبی از گذشته ها

از اونجایی که ملت نفریح ندارن و همه چی شده یه نفره و دیگه مهمونی دسته جمعی یا پیک نیک و بعضا بیلیارد و کوه و اینام کم کم داره مالیده میشه و همه میچوپن تو خونه و یا میخورن و کتاب میخونن٬ یا میخورن و تلوزیون میبینن و یا میخورن و خودشونو میخورن و یا میخورن و فوش میدن و یا میخورن و اینترنت میزنن و یا ندارن که بخورن و همه موارد بالا(مثه من!) ٬ چن تا نوک ت! راجع به کتاب یادم اومد و اونم اینکه:

-دو تا کتاب باحالو با هم نخرین چون ر--یده میشه تو کیف خوندن جفتش.

- این روزا حتما کتابا رو قبل خرید ورق بزنین چون که ممکنه یهو لاش ۱۰ صفحه کم باشه یا ۵ صفه تا خورده باشه یا سرگذشت ماری آنتوانت لای لذات فلسفه ویل دورانت در بیاد و ...

- معمولا اگه حال انتخاب ندارین به فروشنده نگاه کنین و اگه باش حال کردین بگین:این روزا ملت کدوم کتابو بیشتر میجون...ممکنه کمک کنه!

- هرجور دوس دارین کتابو بخونین مثلا بادست پر از سوس گوجه یا هی کاغذاشو تا کنین یا صفحه اولشو بکنین و هر بلایی میخواین سر کتاب در آرین اما با خوندن حال کنین...البته گروه سنی ب اینو نخونن!

- طبیعت یه کتابه. گوساله یه کتابه. کتلت یه کتابه و هر آدمی یه کتابه .از اول!

- نمیخواد خط فکریتونو برا کتاب خریدن مشخص کنین .بهتره فکر خط خطی تونو با کتاب خطی کنین.اگه مشخص کردین بهتر!

- یاد قدیما بخیر.یه تفریحمون این بود که لای کتابا گل خشک کنیم.دوره ایکس باکس از بین بردش.